وقتی نمی توانید متوجه شوید که چه خبر است باید دست به عصا راه بروید. من برای تحلیلگران غربی که از وجود شکاف و عدم تطابق شاخص های ارزی عوامل اقتصادی تحلیل فاندمنتال گله می کنند چندان احساس تاسف نمی کنم زیرا معتقدم مردم بیشتر رفتارشان را بر اساس الگوهای کلی و عمومی که مشاهده می کنند تنظیم می نمایند. وقتی که امری غیر معمول اتفاق می افتد برخی تحلیلگران به جای اینکه بگویند ”از ماه پیروی نکنید خودمان هم گم شده ایم” معمولا شروع به داستان ساختن برای حرکات غیرطبیعی در بازار می کنند. 

نویسندگان کتاب های تحلیل فاندمنتال یا عصبانی و یا حسابی گیج و پریشان شده اند. عجیب است، شاخص دلار آمریکا در پاسخ به آمار ضعیف اقتصادی در آمریکا در حال رشد بوده، با افزایش احتمال عدم حصول توافق در خصوص برگزیت شاخص پوند صعودی شده، و دلار استرالیا در پاسخ به بدترین وضعیت تجارت جهانی که تا کنون مشاهده شده تقویت شده است! خواندن کتاب هایی که حتی همین چند سال پیش نوشته شده حالا دیگر احمقانه و یا مضر به نظر می رسد. قضیه شبیه به خوردن میوه ی خراب می ماند: 

– چه چیزی از پیدا کردن کرم در سیبی که می خورید بدتر است؟ 

– کرمی که در سیب از وسط به دو نصف شده باشد! 

همه چیز ساده تر از آنچه است به نظر می رسد است.

بازار از مناسبات قدیمی ای که وجود داشته دیگر خسته شده است، مناسباتی که می گفتند بهبود داده های کلان اقتصادی باید دلیلی برای رشد شاخص ها و افزایش تقاضای ارزی باشد. بازار به شوک های جدیدی که در رابطه با موضوعات اقتصادی نو به وجود می آید احتیاج دارد. موضوع داغ سال های ۲۰۱۸-۲۰۱۹ جنگ های تجاری و حالا موضوع سال ۲۰۲۰ کرونا است.

این در واقع شیوع این بیماری بوده که باعث حرکت شاخص ها در آمریکا شده و شاخص ها هم به نوبه ی خود باعث حرکت ارزهای مختلف می گردند. در ماه مارس ویروس کووید19 شاخص اس اند پی 500 را به پایین ترین حد خود تنزل داد و شایعات مرتبط با پیروزی قریب الوقوع علیه این بیماری در ماه های اپریل و می صعود شدید ۴۰ درصدی آن را تسهیل کرد. حالا در ماه ژوئن بازار بار دیگر از شیوع موج دوم کرونا ترسیده و ترس دوباره جای خودش را به طمع معامله داده است.

افزون بر این، هر لحظه امکان دارد که آتش یک جنگ تجاری جدید شعله ور شود. 

این وسط رییس جمهور آمریکا بار دیگر از جروم پاول انتقاد کرده و چین را با قطع روابط تجاری تهدید نموده است.  همچنین، واشنگتن و بروکس نتوانستند در خصوص مالیات کالاهای دیجیتال به توافق برسند. هر کس دلیل خود را می تواند داشته باشد.

غول های شرکتی در تکنولوژی مانند فیسبوک درآمد هنگفتی از مشتریان اروپایی خود دارند و در واقع با هزینه ی آنان بودجه ی آمریکا را افزایش می دهند.

از سویی دیگر، رابرت لایتیزر نماینده ی تجاری آمریکا هم راست می گوید که کار راحتی است که در پاسخ بیایید بر شرکت های آمریکایی مالیات ببندید، به هر حال تا بوده همین بوده!  

در سال های ۲۰۱۸-۲۰۱۹ رسانه های چینی رییس جمهور آمریکا را ”یک سارق” می نامیدند و این در حالی است که رییس جمهور این کشور خلاف این را می گفت: این چین است که برای دهه ها جیب مردم آمریکا را می زده! 

من همچنان امیدوارم که جنگ تجاری ای در نگیرید و حداقل اگر به گفته ی رییس جمهور آمریکا ویروس کووید-۱۹ خودش به یکباره محو نشود تحت کنترل درآید. ترامپ شاید ۲ سال پیش به خودش اجازه می داد با گفتن اینکه آمریکا به توافق تجاری به چین احتیاج ندارد به نوعی خودنمایی کند اما حالا انتخابات ریاست جمهوری نزدیک شده و قوی بودن شاخص اس اند پی 500 همان چیزی است که رییس جمهور آمریکا را به همان رییس جمهوری که او می خواهد تبدیل می کند! 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *