تجزیه و تحلیل حرکت قیمت، از زمان ظاهر شدن نمودار ها ابداع شد. اولین نمودار ها روی کاغذ رسم شدند و این زمانی بود که اولین تحلیلگران متوجه شدند مناطقی در نمودار وجود دارد که قیمت در بازه های زمانی مختلف نوسنات مشابهی انجام می دهد. اینها اولین الگو های نمودار بودند. معامله گران این اشکال را الگو می نامیدند چرا که شبیه مثلث، مربع یا الماس بودند. از وقتی که توانستیم نمودار ها را در صفحه کامپیوتر ببینیم و بازه های زمانی طولانی تر را تحلیل کنیم، الگوهای جدیدتر ظاهر شدند. در حال حاظر، بیش از 1000 ساختار قیمتی وجود دارد که توسط یک نوع تجزیه و تحلیل به نام تحلیل تکنیکال بررسی می شوند.

البته، بسیاری از آنها فقط تصورات ذهنی توسعه دهندگان بودند، اما در هر صورت تعدادی از آنها به طور موفقی عمل کردند و تبدیل به الگو های معروف شدند. سپس تحلیل تکنیکال گسترش یافت و الگو های قیمتی با الگوهای کندل استیک غنی شدند. در قسمت بعدی، من در مورد رایجترین الگو های کندل استیک (شمعی) و برخی از تنظیمات اصلی آن با شما بحث خواهم کرد. معامله گران از الگو های کندل استیک برای شناسایی سیگنال های معاملاتی یا نشانه های حرکت قیمت در آینده، برای ورود به یک معامله در نقطه مناسب استفاده می کنند. همانطور که قبلا نیز توضیح دادم، اولین الگوی تحلیل و تحلیل نمودار های معاملاتی، الگوی مثلث می باشد. بنابراین، ما با این مورد شروع خواهیم کرد.

 

 

الگوی قیمتی مثلث

در حال حاضر، انواع مختلفی از مثلث ها وجود دارد. با این حال، همه آنها بر اساس یک اصل هستند. در تحلیل تکنیکال رایج، مثلث در گروه الگوهای ادامه دهنده می باشد. این الگو نشان دهنده روندی می باشد که قبل از ظهور مثلث در حال توسعه بوده و پس از اتمام الگوی مثلث، می تواند از سر گرفته شود.

 

 

در تصویر بالا، یکی از مثلث های رایج را می بینید که در حال حاضر کامل نشده است.

 

از نظر تکنیکال، مثلث یک کانال سایدوی باریک می باشد که در پایان یک روند ظاهر می شود. این مثلث اساسا زمانی کار می کند که دامنه نوسان قیمت بسیار کم باشد، قیمت پس از مدتی حرکت در داخل این مثلث، با یک حرکت قدرتمند یکی از ضلع های آن را می شکند و روند در جهت ضلع شکسته شده ادامه خواهد یافت. من پیشنهاد می کنم سناریو های شکست صعودی و نزولی را در مثال ارائه شده تحلیل نمایید.

بنابراین، در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگو های نمودار مثلث می توانند سیگنالی از این باشند که قیمت می تواند از هر دو جهت حرکت کند. خوشبختانه، شما مجبور نیستید حدس بزنید، چون زمانی که روند توسعه می یابد، قوانین مشخصی برای شناسایی نقاط ورودی وجود دارند.

اگر با یک مثلث معامله می کنید، ورود به معاملات خرید زمانی منطقی خواهد بود که قیمت پس از شکست یکی از اضلاع مثلث به یک قله ی (های) محلی رسیده باشد یا از آن عبور کند.

حد سود باید در نقطه ای قرار گرفته شود که قیمت مسافت کمتر یا مساوی با عرض موج الگوی اول (سود منطقه خرید) را پوشش دهد. حد ضرر در این حالت ممکن است در سطح کف محلی قرار گیرد که قبل سطح مقاومتی (منطقه توقف خرید) مشخص شده است.

یک موقعیت فروش زمانی می تواند باز می شود که قیمت سطح حمایتی الگو را بشکند و تا اندازه ی کف (لو) محلی کاهش یابد. حد سود باید در نقطه ای تعیین شود که قیمت مسافت مساوی یا کمتر از عرض موج اول (منطقه فروش سود) را پوشش دهد. در این حالت، حد ضرر باید در سطح سقف محلی و قبل از از خط حمایتی قرار گیرد (منطقه توقف فروش).

چه چیزی می تواند اضافه شود؟

از نظر آماری، 6 مورد از 10 مثلث در جهت روند قبلی شکسته شده اند. بنابراین، هنگام انجام معاملات در بازار فارکس، باید بیشتر مراقب معامله گرانی باشید که خلاف روند معامله می کنند. الگوی مثلث در تحلیل الیوت بسیار مهم می باشد. طبق استراتژی الیوت، تصور می شود که الگوی مثلث بر اساس یکسری حرکت های اصلاحی قیمت تشکیل می شود و این سند دیگری می باشد که نشان می دهد روند پس از اتمام الگو، احتمالا از سر گرفته می شود.

.

.

الگوی ساختار انبساطی یا Broadening Formation (الگوی بلندگو)

الگوی ساختار انبساطی، که همچنین به اسم مگافون هم شناخته می شود شبیه یک بلند گو یا یک مثلث باز شوند است. بنابراین، اصول کار آن شبیه اصول مثلث می باشد. در تحلیل تکنیکال کلاسیک، یک ساختار انبساطی به عنوان یک الگوی ادامه دهنده طبقه بندی می شود، اگرچه می توان به تنهایی از خود این الگو به عنوان یک روند مستقل استفاده کرد. این بدین معنیست که در اغلب مواقع روند موجود قبل از الگو، پس از تکمیل الگو، به مسیر خود ادامه خواهد داد.

 

 

یکی از اشکال ساختار انبساطی در تصویر بالا نشان داده شده است.

از نظر تکنیکال، ساختار همانند یک کانال انبساطی سایدوی می باشد که گاهی می تواند شیب داشته باشد. تحقق این الگو بر این اساس است که قیمت در هر روند محلی یک سقف و کف جدید بسازد، بنابراین، شما می توانید به جای حالتی که در مثلث ها داشتیم و نقاط شکست را مشخص می کردیم با الگو معامله کرده و قیمت را داخل ساختار مشخص کنید.

پس بیایید، مثال هایی از ورود به معامله طبق این الگو را بررسی کنیم.

ساختارهایی شبیه به مثلث دارای امواجی در داخل خود هستند که از کف به سقف در حال حرکت هستند.

منطقی ترین سطح برای خرید بر اساس این الگو، سطح حمایتی می باشد که قیمت پس از برخورد به آن به سمت بالا تغییر جهت داده و به اندازه ی کف محلی حرکت می کند (buy zone 1).
حد سود می تواند در سطح سقف محلی به دنبال سقف محلی فعلی یا بالاتر از آن تعیین شود (profit zone 1).
حد ضرر باید با فاصله ی کمی نسبت به نقطه ورود، یعنی در زیر همان کفی که وارد معامله شدیم، تعیین گردد (stop zone 1).

منطقی به نظر می رسد زمانی که قیمت به سطوح مقاومتی ساختار رسید و سقف محلی را لمس کرده یا از آن عبور کرد وارد معالمه فروش شوید (Sell zone 2). حد سود باید در سطح کف محلی یا پایین تر از آن تعیین شود (profit zone 2).
حد ضرر در این حالت می تواند بالاتر از سقف محلی با توجه به سقفی که مطابق آن وارد معامله شدید، تعیین گردد (stop zone 2).

چه چیزی باید اضافه شود؟
چند قانون ساده برای شناسایی صحیح یک ساختار انبساطی وجود دارد و توسط آنها از انجام اشتباهات رایج جلوگیری خواهد شد:

1. باید معاملات را فقط داخل الگو انجام داده و بعد از تکمیل شدن موج 4، وارد معامله شوید.

2. پوزیشن هایی که در جهت روند و قبل از شروع الگوی غالب قرار می گیرند، امن تر هستند و احتمال سوددهی بالاتری دارند.

3. شما باید حد ضرر های خود را با فاصله ای نسبت به کف ها و سقف های محلی تعیین کنید و همچنین به دلیل وجود شکست های جعلی، آنها را با فاصله ای نسبت به سطوح حمایتی و مقاومتی الگو قرار دهید.
.
.
.

توسط mania bozorgi

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *